نبودی ندیدی پریشونیام و فقط باد و بارون شنیدن صدام وغم ات سرد و وحشی به ویرونه می زد دلم با تو خوش بود و پیمونه می زددلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
هزار شب آمد
و هزار روز رفت
و هزارو یک نفر آمدند و رفتند
اما هیچکدام برایم
تو
معنا نشد...
من از نسلی هستمکه بهترین حرف های زندگیم را نگفتمفقط تایپ کردم....☂