امروز ، روز پایانی سال ۱۳۹۸، و فردا آغاز سال نو است. و فردا علاوه بر آنکه آغاز یک سال جدید است، نقطه عطفی در زندگی من بشمار میرود و چه نقطه عطف دلپذیری.
تقطه عطفی که تمامی خستگیها و تکرارها و فرسودگیها و ابتذال تکرار های سالیان اخیر را می زداید و افقی جدید با روالی جدیدتر را می آفریند.
نقطه عطفی که تمامی روابط فردی و اجتماعی گذشته و اضطرابها و تلاشها برای نفی و اثبات خود را پشت سر می گذارد و نفرت انگیزان قدیم پیرامون و دوست داشتنی ها و دوست داشتنهای اضطراب انگیز را به فراموشی می سپرد، احساسات کور و سر در گم را فرو می نشاند و دوستان و آشنایان جدید و آرامش بخش با روابطی دلپذیر را پیش روی قرار میدهد. و چه توانایی لذت بخش و غریبی است توانایی زدودن از ذهن و به فراموشی سپردن.
نقطه عطفی که وارستگی می آفریند. وارستگی از گذشته، از عشق ورزیدن، از نفور بردن، از وابستگی، از نفی و گریز، و از امواج حاصل از آنها که روان آدمی را در تلاطم خویش غرق میکنند و توان دست یابی به خویشتن حقیقی را از آدمی می ستانند و او را در غبار احساس که چشمها را تیره میکند و تعقل را ناتوان، سرگشته رها کرده و بخود وا میگذارند.
امروز ، روز پایانی سال ۱۳۹۸، و فردا آغاز سال نو است، 11 روز بعد تولد دوباره ی من.
